موانع ازدواج برای کارمندان، وقتی اقتصاد و آرمان‌گرایی دست به دست هم می‌دهند!

موانع ازدواج برای کارمندان، وقتی اقتصاد و آرمان‌گرایی دست به دست هم می‌دهند!

بدون دیدگاه

 1403-07-01

بسیاری از کارمندان مجرد، به دلایل مختلفی تصمیم به ازدواج نمی‌گیرند؛ از مشکلات اقتصادی نظیر نداشتن مسکن تا نگرانی از پذیرش مسئولیت‌های خانوادگی. زندگی مجردی برای این افراد به‌نوعی انتخاب شده است که آنها را از دغدغه‌های مرتبط با آینده خانواده و تعهدات زندگی زناشویی رها می‌کند. موضوع افزایش سن ازدواج و تجرد قطعی به یک چالش بزرگ جمعیتی تبدیل شده است. مطابق با آمار سرشماری سال ۱۳۹۵، در میان زنان بالای ۲۰ سال، حدود ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر مجرد هستند. از این تعداد، ۴۲۶ هزار نفر از زنان مجرد بالای ۴۰ سال و ۲۴۲ هزار نفر از زنان بالای ۴۵ سال را تشکیل می‌دهند. این گروه از کارمندان مجرد اغلب با مسائلی مانند فشار و حجم زیاد کاری، کمبود نیروی انسانی، مواجهه با ارباب‌رجوع، تبعیض شغلی و تنوع وظایف سازمانی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. در کنار این‌ها، تفاوت‌ها و نابرابری‌هایی که در نوع استخدام وجود دارد، نیز از دیگر موانع ازدواج برای کارمندان و از دلایلی است که باعث می‌شود برخی از آنها ترجیح دهند مجرد باقی بمانند.

همچنین، آمار نشان می‌دهد که در میان مردان بالای ۲۰ سال، حدود ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر مجرد هستند. از این تعداد، ۱۴۸ هزار نفر از مردان بالای ۴۰ سال و ۸۱ هزار نفر از مردان بالای ۴۵ سال همچنان ازدواج نکرده‌اند. این موضوعات نشان‌دهنده آن است که مشکلات اقتصادی، اجتماعی و شغلی نقش مهمی در تصمیم‌گیری این قشر از جامعه برای ازدواج دارند. مدتی پیش، «امیرحسین بانکی‌پور»، رئیس کمیسیون مشترک طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده، اعلام کرد که حدود ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار دختر و پسر مجرد در کشور وجود دارند و این نگرانی وجود دارد که این عدد بیشتر شود.

افزایش سن ازدواج مسئله‌ای بسیار جدی‌تر از تعداد مجردها

بر اساس گزارشی از ایرنا، موسسه تحقیقات جمعیت کشور در سال ۱۴۰۰ تأیید کرد که حدود ۱۲ میلیون فرد مجرد در ایران زندگی می‌کنند. از این تعداد، ۶ میلیون مرد بین ۲۰ تا ۴۵ سال و ۵.۶ میلیون زن بین ۱۵ تا ۴۰ سال هستند. موسسه همچنین هشدار داد که اگر این افراد به تجرد قطعی برسند، به دلیل نداشتن فرزند، نسل جدیدی از آنها به‌وجود نخواهد آمد و این روند می‌تواند تأثیرات نامطلوبی بر جمعیت کشور داشته باشد. در این راستا، جمعیت‌شناسان نسبت به تغییرات جمعیتی کشور هشدار داده‌اند. «شهلا کاظمی‌پور»، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، یک سال پیش اعلام کرد که افزایش سن ازدواج مسئله‌ای بسیار جدی‌تر از تعداد مجردهای کشور است. او بیان کرد که در دوره‌ای، متولدان دهه ۶۰ وارد سن ازدواج شدند و به همین دلیل، نرخ ازدواج نیز افزایش یافت. اما امروزه، متولدان دهه ۷۰ که به سن ازدواج رسیده‌اند، به دلیل کاهش سیاست‌های حمایتی جمعیتی، کمتر ازدواج می‌کنند. این کاهش در جمعیت بالقوه ازدواج منجر به کاهش تعداد ازدواج‌ها شده است، در حالی که سن ازدواج نیز به دلایل مختلف در حال افزایش است و این روند جای نگرانی جدی دارد.

زمینه‌ها و بسترهای تجرد قطعی در میان شاغلین و کارکنان

در این میان، موضوع تجرد در میان کارکنان و شاغلان دستگاه‌ها و بنگاه‌های مختلف نیز به عنوان قشری که از لحاظ اجتماعی و اقتصادی موقعیت مناسبی برای ازدواج دارند، حائز اهمیت است. در این زمینه، «زهرا میرحسینی» و «حمیده حسین‌زاده» در مقاله‌ای تحت عنوان «زمینه‌ها و بسترهای تجرد قطعی در میان شاغلین و کارکنان (مطالعه موردی کارکنان سازمان تأمین اجتماعی)»، به تحلیل دلایل و عوامل تجرد در میان این گروه پرداخته‌اند. در ادامه، به برخی از یافته‌های این مقاله می‌پردازیم. تأثیرات ساختاری و سازمانی بر تجرد کارکنان یکی از عواملی است که در این پژوهش به‌عنوان بسترساز اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. ساختارهای سازمانی و ماهیت کار در این نهادها، به‌ویژه در محیط‌های با فشار کاری بالا، زمینه‌ساز بروز تجرد در میان کارکنان بوده است. مفاهیمی مانند «حجم بالای کار، ارتباط مداوم با ارباب‌رجوع، کمبود نیرو، تبعیض در نوع استخدام (ساعتی، قراردادی یا رسمی)، تنوع شغلی و واحدهای سازمانی» از جمله عواملی هستند که از مصاحبه‌ها استخراج شده‌اند و نشان می‌دهند که چگونه این ساختارها می‌توانند به افزایش میزان تجرد در کارکنان دامن بزنند.

موقعیت شغلی و نوع کاری که افراد انجام می‌دهند نیز نقش مهمی در این موضوع ایفا می‌کند. به‌عنوان مثال، یکی از پرستاران بیمارستان توضیح داده که علی‌رغم استخدام پرستاران جدید، فشار کاری همچنان زیاد است و نیاز به نیروی بیشتر احساس می‌شود. وی اضافه می‌کند: «خیلی از همکاران ما به‌خاطر سختی کار و شیفت‌های پیوسته مجرد مانده‌اند. برای خیلی‌ها پذیرفتن یک شریک زندگی که همیشه در شیفت کاری است، دشوار است.» برخی از مصاحبه‌شونده‌ها نیز معتقد بودند که تمرکز شدید بر کار و وظایف شغلی باعث شده تا کمتر به مسائل شخصی و زندگی خانوادگی خود توجه کنند. این در حالی است که مشکلات اقتصادی، به‌ویژه ناتوانی در تأمین مسکن مناسب، نیز از جمله عواملی است که به تجرد دامن زده است.

از سوی دیگر، کلیشه‌های اجتماعی و تصورات قالبی مانند ایده بالاتر بودن موقعیت پسران نسبت به دختران نیز می‌تواند به تجرد افراد کمک کند. برخی از کارکنان نیز به اهمیت مشکلات اقتصادی و ارتباط مستقیم آن با تجرد اشاره کرده‌اند و اظهار داشتند که وضعیت اقتصادی کنونی قشر کارمند، شرایط مناسبی برای ازدواج فراهم نمی‌کند و آن‌ها قادر به تأمین نیازهای اولیه زندگی زناشویی نیستند. این موضوع نشان می‌دهد که مشکلات شغلی و سازمانی، در کنار مسائل اقتصادی و باورهای اجتماعی، تأثیر زیادی بر تصمیم‌گیری برای ازدواج در میان کارکنان دارند.

علاوه بر عوامل ساختاری و شغلی، تفاوت‌های سازمانی در نوع استخدام و مزایا و حمایت‌های مرتبط با آن نیز به‌عنوان یکی دیگر از زمینه‌های تجرد در میان کارکنان شناخته شده است. برخی از مشارکت‌کنندگان در این پژوهش به تفاوت‌های موجود بین کارکنان رسمی و غیررسمی اشاره کرده و بیان کردند که این تفاوت‌ها می‌تواند در تصمیم‌گیری برای ازدواج تأثیرگذار باشد. به‌عنوان مثال، کارکنان رسمی از حمایت‌ها و مزایای بیشتری برخوردارند، اما رسیدن به وضعیت استخدام رسمی نیازمند سال‌ها سابقه و تلاش است. یکی از مشارکت‌کنندگان در این باره گفته است: «رسمی شدن نیاز به سابقه بالا دارد. تا زمانی که فرد به این مرحله برسد و موقعیت شغلی‌اش تثبیت شود، سن او بالا رفته و شاید دیگر فرصتی برای ازدواج نداشته باشد، یا حتی شاید دیگر تمایلی به ازدواج نداشته باشیم.»

بیشتر بخوانید...  واریز وام ضروری ۳۰ میلیون تومانی برای ۵۲ هزار بازنشسته

این دیدگاه نشان می‌دهد که انتظار طولانی برای دریافت موقعیت‌های شغلی بهتر و تثبیت وضعیت شغلی، می‌تواند فرصت‌های ازدواج را کاهش دهد. از سوی دیگر، با افزایش سن، برخی از افراد ممکن است دیگر انگیزه یا انرژی کافی برای ورود به زندگی زناشویی نداشته باشند. به این ترتیب، تفاوت‌های موجود در نوع استخدام و دسترسی به مزایای شغلی نه تنها بر وضعیت شغلی افراد بلکه بر تصمیمات شخصی و خانوادگی آنها نیز اثرگذار است.

زمینه‌ها و بسترهای تجرد کارکنان (سازمانی):

مقوله اصلی مقوله فرعی مفاهیم اولیه
نظام ساختاری و سازمانی فشار کاری و محیط شغلی فشار کاری، حجم زیاد وظایف، کار با ارباب‌رجوع، کمبود نیروی انسانی، مشکلات شغلی، طولانی بودن زمان کاری، شیفت‌های متعدد، تنوع شغلی، تفاوت و تبعیض در نوع استخدام (رسمی و قراردادی)
عدم تطابق شغل با زندگی خانوادگی عدم تناسب ساختارهای شغلی با زندگی شخصی و خانوادگی عدم حمایت شغلی برای تامین نیازهای خانواده، ساعات کاری نامناسب، نبود فرصت کافی برای توجه به مسائل خانوادگی، مشکلات در توازن بین کار و زندگی
ضعف در قوانین حمایتی سازمان کمبود حمایت‌های سازمانی و شغلی نبود حمایت‌های کافی برای کارکنان غیررسمی و قراردادی، عدم ارائه مزایا و تسهیلات مناسب برای این گروه، تفاوت در نوع قرارداد و دسترسی به مزایا، ناتوانی سازمان‌ها در حمایت از کارکنان

برخی از کارکنان با در نظر گرفتن تأثیر مسائل اقتصادی بر تجرد، معتقدند که شرایط فعلی زندگی کارمندی و وضعیت مالی این گروه برای ازدواج مناسب نیست. این موضوع به‌ویژه با توجه به افزایش هزینه‌های زندگی و دشواری تأمین نیازهای مالی مرتبط با ازدواج و تشکیل خانواده، برای بسیاری از کارکنان به یک مانع جدی تبدیل شده است.

ضعف در قوانین حمایتی سازمان‌ها

یکی از زمینه‌های تأثیرگذار بر تجرد کارکنان، نبود آگاهی یا ضعف قوانین حمایتی سازمان‌ها در حوزه ازدواج و تشکیل خانواده است. تحلیل مصاحبه‌ها نشان می‌دهد که بسیاری از کارکنان از وجود چنین قوانین حمایتی بی‌اطلاع هستند. این ناآگاهی ممکن است از دو عامل ناشی شود:

  1. عدم اطلاع‌رسانی مناسب توسط سازمان‌ها: بسیاری از سازمان‌ها قوانین حمایتی خود را به‌طور کامل به کارکنان اعلام نمی‌کنند یا برنامه‌های آموزشی کافی برای آگاه‌سازی آنها ارائه نمی‌دهند.
  2. عدم پیگیری و جست‌وجوی کارکنان: برخی کارکنان به دلیل نداشتن انگیزه یا علاقه به ازدواج، خود نیز در جست‌وجو و پیگیری قوانین و تسهیلات حمایتی کوتاهی می‌کنند.

به‌عنوان نمونه، یکی از مشارکت‌کنندگان اظهار داشت که سیاست‌های تشویقی برای ازدواج و داشتن فرزند گاهی باعث دوقطبی شدن فضای سازمان می‌شود: «این مجرد و متاهل کردن، فضا رو در داخل سازمان دو قطبی می‌کنه، هرچند این سیاست‌ها در اصل تشویقی هستن، ولی بعضی مواقع به جای استفاده، سوءاستفاده ازشون می‌شه. اگر واقعاً این سیاست‌ها به ازدواج و داشتن بچه کمک کنه، خوبه، اما خیلی وقت‌ها بیشتر باعث سوءاستفاده می‌شه.»

علاوه بر این، برخی از مشارکت‌کنندگان به عدم ثبات در قوانین و تغییرات مکرر آنها اشاره کرده‌اند که موجب سردرگمی و عدم اطمینان کارکنان نسبت به قوانین حمایتی شده است.

عدم تطابق شغل با زندگی خانوادگی

در برخی موارد، مشکلات شغلی و نوع کار در سازمان‌ها می‌تواند تعادل بین کار و زندگی خانوادگی را برای کارکنان، به‌ویژه افراد متأهل، دشوار کند. این مسأله به نوعی بر تصمیم‌گیری افراد مجرد نیز اثرگذار است. حجم بالای کار، شیفت‌های طولانی و خستگی ناشی از کار به گونه‌ای است که وقتی افراد به خانه بازمی‌گردند، توان و انگیزه لازم برای داشتن زندگی خانوادگی را ندارند.

یکی از کارکنان در این باره گفته است: «شیفت‌ها کم شده ولی حجم کار همون هست. با این همه فشار کاری وقتی می‌ریم خونه، دیگه نای حرف زدن هم نداریم. جالبه که خیلی وقت‌ها متأهل‌ها به ما می‌گن خوش به حالتون، ما که وقتی می‌ریم خونه تازه شروع کاره.»

این موضوع نشان می‌دهد که ماهیت و شرایط کاری به‌طور مستقیم بر تصمیم‌گیری افراد در زمینه ازدواج و زندگی خانوادگی تأثیرگذار است و عدم تناسب بین شغل و زندگی شخصی می‌تواند یکی از دلایل تجرد در میان کارکنان باشد.

تأثیر زمینه‌ها و بسترهای فردی و اجتماعی بر تجرد

علاوه بر عوامل سازمانی، بسیاری از مشارکت‌کنندگان تحت تأثیر عوامل فردی و اجتماعی، تجرد را به‌عنوان یک انتخاب خودخواسته یا به دلیل شرایط اجتماعی و به‌عنوان امری ناخواسته تجربه کرده‌اند.

تجرد به‌عنوان سبک زندگی

تحلیل مصاحبه‌ها نشان می‌دهد که تجرد در میان برخی جوانان به یک سبک زندگی تبدیل شده است. این سبک زندگی از مفاهیمی مانند فردگرایی، استقلال شخصی، عدم پاسخگویی، و رهایی از مسئولیت‌پذیری در برابر دیگران نشأت می‌گیرد. این طرز فکر به وسیله حضور در گروه‌های دوستانه و حتی جمع‌های خانوادگی تقویت می‌شود و ممکن است با تشویق‌های اجتماعی همراه باشد.

برخی از کارمندان به دلیل سطح درآمد خود و نگرانی از تأمین آینده خانواده یا اجتناب از مسئولیت‌های زندگی خانوادگی، این سبک زندگی را ترجیح می‌دهند. یکی از مشارکت‌کنندگان در این باره می‌گوید: «الان با گذشته فرق کرده، قبلاً افراد نیاز به ازدواج داشتن که به استقلال برسن، از طریق ازدواج آزادی به دست می‌آوردند، ولی حالا همه چی در خونه پدر دارن. اتفاقاً ازدواج دست و پاشونو می‌بنده و آزادیشون رو از دست میدن. الان خیلی از جوون‌ها به خاطر از دست ندادن آزادی‌شون هست که ازدواج نمی‌کنن.»

سخت‌گیری در سبک زندگی

سبک زندگی سختگیرانه که نتیجه تغییرات اجتماعی و واگذاری مسئولیت انتخاب همسر به فرد است، نیز از نظر برخی از افراد به‌عنوان عاملی برای تأخیر در ازدواج یا عدم ازدواج شناخته می‌شود. فشارهای اجتماعی و انتظارات برای یافتن شریک زندگی با ویژگی‌های خاص، همراه با تغییر در ارزش‌های فردی، می‌تواند این سخت‌گیری را تشدید کرده و در نتیجه به تجرد افراد منجر شود.

در مجموع، این داده‌ها نشان می‌دهد که تجرد در بین برخی از جوانان به دلایل اجتماعی و فردی، مانند حفظ آزادی، استقلال مالی، و جلوگیری از تعهدات، به‌عنوان یک انتخاب خودخواسته تلقی می‌شود.

تغییرات اجتماعی و تأثیر بر تجرد

برخی از مشارکت‌کنندگان در این پژوهش بر این باورند که تغییرات اجتماعی و سبک زندگی مدرن باعث شده است که افراد مانند گذشته در سنین پایین ازدواج نکنند یا حتی آمادگی برای ازدواج نداشته باشند. این تأخیر در ازدواج از نظر برخی تحت تأثیر رشد و تکامل عقلی افراد و همچنین تحولات اجتماعی مرتبط با شیوه زندگی امروزی رخ می‌دهد.

بیشتر بخوانید...  رشد تسهیلات بانکی در زنجان؛ بررسی آمار و ارقام چهار ماهه نخست سال

سبک زندگی سختگیرانه

از دیدگاه مشارکت‌کنندگان، سبک زندگی سختگیرانه که نتیجه تغییرات اجتماعی است و مسئولیت انتخاب همسر را بر عهده خود فرد می‌گذارد، به‌عنوان یکی از دلایل تأخیر یا عدم ازدواج معرفی شده است. این سخت‌گیری در انتخاب همسر و شرایط ایده‌آل برای ازدواج، باعث می‌شود افراد نتوانند به راحتی وارد زندگی مشترک شوند.

از دست رفتن فرصت ازدواج

بسیاری از مشارکت‌کنندگان بر این باورند که از دست رفتن فرصت ازدواج به دلایل مختلف یکی از عوامل اصلی در تجرد است. برخی حتی جایگزینی ازدواج با کار و تمرکز بر زندگی حرفه‌ای را عاملی برای کاهش تمایل به ازدواج ذکر کرده‌اند.

چالش‌های زندگی خانوادگی

برخی مشارکت‌کنندگان با توجه به مشکلات و چالش‌های زندگی خانوادگی، عدم تمایل به ازدواج را ناشی از توجه به این مسائل می‌دانند. یکی از مصاحبه‌شوندگان در این زمینه گفته است: «از نظر من ازدواج کردن تنها مهم نیست، مهم کیفیت زندگی است. وقتی ازدواج کنی ولی نتونی از پس هزینه‌ها بربیای یا همیشه با همسرت اختلاف داشته باشی، ازدواج چه فایده‌ای داره؟»

آرمان‌گرایی و ایدئالیسم در ازدواج

آرمان‌گرایی و تفکر ایده‌آلیستی نسبت به ازدواج و شرایط همسر نیز از عواملی است که باعث افزایش انتظارات و مانع ازدواج در برخی افراد شده است. این تفکر باعث می‌شود افراد هم از خود و هم از شرایط موجود انتظار بالاتری داشته باشند. چنین نگرشی، که تحت تأثیر تغییرات در سبک زندگی و شیوه همسرگزینی شکل می‌گیرد، می‌تواند به‌عنوان یکی از موانع ازدواج در جامعه امروز مطرح شود.

در هم‌تنیدگی عقاید سنتی و رویه‌های مدرن

یکی از مفاهیم برجسته به دست آمده از تحلیل مصاحبه‌ها، در هم‌تنیدگی عقاید سنتی و رویه‌های مدرن در مقوله ازدواج است. برخی از مشارکت‌کنندگان به وضوح به سنت‌ها و رسوم دیرینه‌ای که مرتبط با ازدواج هستند، مانند لزوم انتخاب و خواستگاری پسر از دختر اشاره کرده و آن را به‌عنوان یکی از موانع ازدواج دختران مطرح می‌کنند. علی‌رغم تغییرات عمده‌ای که در سبک‌های زندگی و روابط انسانی ایجاد شده، همچنان تأکید بسیاری از دختران بر رعایت این رسوم قدیمی، به‌ویژه در فرآیند انتخاب همسر دیده می‌شود. این نشان می‌دهد که حتی با ورود مدرنیته به زندگی روزمره، برخی سنت‌های دیرینه هنوز جایگاه قابل توجهی دارند.

در این میان، آرمان‌گرایی و ایده‌آلی فکر کردن درباره ازدواج و شرایط همسر، به‌عنوان یکی از موانع مهم ازدواج در برخی از افراد نقش مهمی ایفا می‌کند. بالا رفتن توقعات و انتظارات نه تنها از ازدواج، بلکه از خود و شرایط فعلی زندگی، منجر به بروز نگرانی‌هایی می‌شود که روند تصمیم‌گیری برای ازدواج را دشوارتر می‌سازد. این موضوع به وضوح در تجربه برخی از افراد بازتاب یافته است که به دلیل معیارهای ایده‌آل و غیرقابل دسترس، از ازدواج دوری کرده‌اند.

نقش کلیشه‌ها و تصورات قالبی

تحلیل مصاحبه‌ها نشان می‌دهد که کلیشه‌ها و تصورات قالبی همچنان در تصمیم‌گیری‌های مربوط به ازدواج نقش مؤثری دارند و به ویژه به مسئله تجرد افراد دامن می‌زنند. یکی از کلیشه‌های برجسته، اعتقاد به بالاتر بودن جایگاه پسران نسبت به دختران در یک رابطه است. به عنوان مثال، برخی مشارکت‌کنندگان به این نکته اشاره کردند که زنانی که به استقلال مالی رسیده‌اند، کمتر احساس وابستگی به ازدواج دارند و شاید همین امر موجب افزایش توقعات آنان در انتخاب شریک زندگی شود. یکی از مصاحبه‌شونده‌ها در این رابطه می‌گوید:

«زن شاغل استقلال مالی داره و خوب به احساس عدم وابستگی براش هست که توقعش رو شاید بالا ببره که دیگه دلش نخواد با هر کسی ازدواج کنه. از طرفی هم تو فرهنگ ما مرد باید یکم هم شده سطحش بالاتر باشه خوب این طور موقع‌ها پیدا کردن فرد مناسب سخت میشه.»

با این وجود، برخی دیگر از مشارکت‌کنندگان مخالف این دیدگاه بودند که اشتغال و استقلال مالی زنان موجب تجرد آنان شده باشد. آنها معتقد بودند که عوامل دیگری در این مسئله دخیل هستند و نباید تنها به شاغل بودن زنان به‌عنوان علت تجرد آنان نگاه کرد.

اختلافات فرهنگی میان خانواده‌ها

یکی دیگر از موانع مهم ازدواج که در مصاحبه‌ها مورد اشاره قرار گرفت، اختلافات فرهنگی به ویژه در بین خانواده‌ها بود. بسیاری از مشارکت‌کنندگان بر این باور بودند که تفاوت‌های فرهنگی بین خانواده‌ها، به‌ویژه در دوران مدرن که تغییرات فرهنگی و اجتماعی بسیاری رخ داده، به‌عنوان یکی از عوامل اصلی عدم موفقیت در ازدواج‌ها و ادامه تجرد افراد تلقی می‌شود. به عبارت دیگر، اختلافات فرهنگی نه تنها می‌تواند مانعی برای ازدواج جوانان باشد، بلکه حتی ممکن است زمینه‌ساز ایجاد تنش‌ها و چالش‌هایی در فرآیند ازدواج و زندگی مشترک آنان شود.

در مجموع، یافته‌های به دست آمده از مصاحبه‌ها نشان می‌دهد که ترکیب عقاید سنتی با رویکردهای مدرن و همچنین وجود کلیشه‌ها و اختلافات فرهنگی، تأثیرات عمده‌ای بر مسئله تجرد در جامعه داشته است. این عوامل، در بسیاری از موارد منجر به عدم دستیابی افراد به تصمیم‌گیری‌های قاطع و مناسب در زمینه ازدواج شده و همین امر باعث تأخیر در ازدواج یا حتی تجرد طولانی‌مدت شده است.

چالش‌ها و مسائل اقتصادی-اجتماعی

یکی از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر تجرد و تأخیر ازدواج که در مصاحبه‌ها به‌طور مکرر به آن اشاره شده، مسائل اقتصادی است. وضعیت اقتصادی ناپایدار و تورم مداوم باعث شده است که بسیاری از جوانان از ورود به مقوله ازدواج هراس داشته باشند. این نگرانی‌ها ناشی از عدم اطمینان به آینده اقتصادی و ترس از مواجهه با مشکلات مالی پس از ازدواج است. یکی از مصاحبه‌شونده‌ها به‌وضوح این وضعیت را توصیف می‌کند:

«همه می‌ترسن. از فضای اقتصاد کلان می‌ترسن؛ حالا هر چقدر هم بگیم تاثیرگذار نیست بازم تاثیرگذاره و مردم از آینده می‌ترسن.»

این جمله بیانگر نگرانی عمومی از آینده‌ای مبهم در بستر اقتصادی کشور است، که بر تصمیمات شخصی و خانوادگی تأثیر می‌گذارد. حتی اگر بخواهیم این ترس‌ها را نادیده بگیریم، باز هم تأثیرات آن‌ها غیرقابل انکار است. علاوه بر مشکلات عمومی اقتصاد کلان، موضوعات خاص‌تری مانند تهیه مسکن نیز در روند تصمیم‌گیری برای ازدواج اهمیت بسیاری دارد. بسیاری از جوانان به دلیل عدم توانایی در خرید یا اجاره مسکن، از ازدواج خودداری می‌کنند. یکی از مشارکت‌کنندگان به این موضوع اشاره می‌کند و آن را به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین موانع ازدواج مطرح می‌کند:

بیشتر بخوانید...  علت واقعی طولانی‌شدن صف‌های وام ازدواج: کمبود منابع یا بی‌میلی بانک‌ها؟

«یکی از نیازهای ازدواج مسکن هست. خیلی از جوون‌ها چون قادر به تهیه خونه نیستند، می‌ترسند ازدواج کنند. مسکنم به خاطر شرایط اقتصادی و تورم نمیشه خرید. الان به کارمند چند سال باید کار کنه تا یک خونه بخره. به نظرم مشکل مسکن رو حل کنن مشکل ازدواج خود به خود حل میشه.»

این دیدگاه نشان می‌دهد که تامین مسکن، به‌عنوان یک نیاز اساسی برای شروع زندگی مشترک، چالشی است که بسیاری از جوانان با آن مواجه‌اند. در شرایطی که خرید خانه به دلیل افزایش قیمت‌ها و کاهش توان خرید مردم غیرممکن به‌نظر می‌رسد، امید به تشکیل خانواده کاهش یافته و تجرد افزایش می‌یابد. علاوه بر چالش‌های اقتصادی، انتظارات خانواده‌ها نیز می‌تواند فشار بیشتری بر جوانان وارد کند. در بسیاری از خانواده‌ها، خواسته‌ها و توقعات از همسر آینده یا فرزندانشان به‌گونه‌ای است که افراد احساس می‌کنند توانایی برآورده‌سازی این انتظارات را ندارند. این انتظارات معمولاً حول محور تامین مالی خانواده یا فراهم آوردن یک زندگی پایدار متمرکز است. بنابراین، جوانان نه‌تنها از فشارهای اقتصادی جامعه، بلکه از انتظارات گاه دست‌نیافتنی خانواده‌ها نیز تحت تأثیر قرار می‌گیرند.

به طور کلی، چالش‌های اقتصادی به همراه انتظارات خانواده‌ها و مشکلات ناشی از شرایط مسکن، منجر به بروز تأخیر در ازدواج و افزایش نرخ تجرد شده است. در چنین فضایی، بسیاری از افراد یا از ازدواج منصرف می‌شوند یا آن را به تعویق می‌اندازند تا زمانی که شرایط مطلوب‌تری برای شروع زندگی مشترک فراهم شود.

جدول توزیع زمینه‌ها و بسترهای تجرد (فردی و اجتماعی)

مقوله اصلی مقوله فرعی مفاهیم اولیه
تجردگزینی به مثابه سبک زندگی تغییر نگرش به ازدواج تمایل به تجرد، تغییر سن ازدواج، کاهش جذابیت ازدواج، اولویت دادن به مسائل فردی مانند تحصیل و شغل، عدم تمایل به قبول مسئولیت‌های خانوادگی
مدرن شدن و تغییر هنجارها تغییر در نگاه به نقش‌های سنتی، اولویت دادن به آزادی فردی و اشتغال، کاهش وابستگی به ازدواج، عدم دسترسی به فرصت‌های مناسب برای تشکیل خانواده
زمینه‌ها و بسترهای فردی و اجتماعی درهم‌تنیدگی عقاید سنتی و مدرن جامعه‌ای که در آن عقاید سنتی مانند لزوم خواستگاری پسر از دختر باقی مانده، با ایده‌های مدرن درگیر است، تأثیر کلیشه‌های جنسیتی و جایگاه اجتماعی افراد در انتخاب همسر و افزایش انتظارات فردی و اجتماعی
چالش‌ها و مسائل اقتصادی-اجتماعی مشکلات اقتصادی تورم، بیکاری، عدم توانایی تهیه مسکن، افزایش هزینه‌های زندگی، کاهش درآمد و ترس از عدم توانایی در تأمین خانواده، طولانی شدن زمان دستیابی به استقلال مالی
ترسناک‌انگاری ازدواج نگرانی از روابط بین فردی و اجتماعی ترس از تعهد و مسئولیت‌های ازدواج، ترس از شکست در زندگی مشترک، افزایش انتظارات اجتماعی از ازدواج، ناتوانی در برآورده کردن انتظارات جامعه و خانواده

مسئله ترسناک‌انگاری ازدواج

یکی از عوامل مهمی که در تجرد و عدم تمایل جوانان به ازدواج نقش دارد، ترسناک‌انگاری ازدواج است. مشاهده چالش‌های خانوادگی و مشکلاتی که متأهلین با آن‌ها مواجه می‌شوند، موجب ترس و تردید در بین افراد مجرد شده است. این ترس‌ها غالباً ناشی از مسئولیت‌های سنگین زندگی خانوادگی و نگرانی از آینده است که به فشارهای ذهنی و عاطفی آنان دامن می‌زند. یکی از مصاحبه‌شوندگان این موضوع را چنین بیان می‌کند:

«تو بین پسرا مجردا رو تشویق میکنن که چه کار خوبی کردی، در بین دخترا هم تقریباً هست اینکه آقا بالاسر نداری، خوش به حالت. الآن من باید برم خونه و برم تو آشپزخانه غذا درست کنم ولی بازم دخترا کمتر به هم میگن و زنان متاهل کمتر بهم میگن.»

این نقل‌قول نشان‌دهنده فشارهای اجتماعی و نگرش‌هایی است که ازدواج را نه به عنوان یک تجربه مثبت، بلکه به عنوان یک بار اضافی بر دوش افراد تلقی می‌کند. جوانان مشاهده می‌کنند که متأهلین اغلب از مسائل و مشکلات زندگی مشترک گلایه دارند، و همین امر موجب می‌شود که از پذیرش این مسئولیت دوری کنند. علاوه بر این، بسیاری از جوانان ترس از تعهد و مسئولیت‌های مالی و عاطفی ازدواج دارند. نگرانی از آینده‌ای که نیازمند پاسخ‌گویی به نیازهای همسر و فرزندان است، بر فشارهای روحی آنان می‌افزاید. یکی دیگر از مصاحبه‌شوندگان می‌گوید:

«الان که مجردی لازم نیست به کسی جواب پس بدی یا خرج خونه و زن و بچه بدی. واقعاً زندگی تو این دوره خیلی سخته و نمیشه زیر بار مسئولیتش رفت.»

این نگرانی‌ها به ویژه در شرایط اقتصادی و اجتماعی کنونی که با ناپایداری مالی و فشارهای اقتصادی همراه است، تشدید می‌شود و جوانان را از تصمیم به ازدواج بازمی‌دارد.

پیشنهادها

برای مقابله با چالش‌های مربوط به تجرد زنان و مردان و ایجاد انگیزه برای ازدواج، نیاز به اقدامات گسترده‌ای در سطح دولتی و سازمانی وجود دارد. برخی از پیشنهادات برای تسهیل شرایط ازدواج به شرح زیر است:

  1. سیاست‌های حمایتی و تسهیل‌گری سازمانی: دولت و سازمان‌ها باید نقش مهمی در تشویق جوانان به ازدواج و تحکیم نهاد خانواده ایفا کنند. یکی از راهکارهای پیشنهادی، تخصیص مسکن‌های ارزان‌قیمت یا سازمانی به کارمندان جوان و همچنین ارائه وام‌های ازدواج با شرایط مناسب است که می‌تواند از دغدغه‌های مالی آن‌ها بکاهد.
  2. بازنگری در حجم و ساعات کاری: مدیریت سازمان‌ها باید به موضوع تعادل بین کار و زندگی خانوادگی توجه ویژه‌ای داشته باشند. به این منظور، پیشنهاد می‌شود حجم کار و ساعات کاری کارکنان به نحوی تنظیم شود که فرصت بیشتری برای رسیدگی به زندگی خانوادگی داشته باشند. استفاده از دورکاری و یا ساعات کاری شناور نیز می‌تواند به افزایش رضایت و انگیزه کارکنان برای تشکیل خانواده کمک کند.
  3. تشویق به فرزندآوری: یکی دیگر از راهکارها، حمایت اقتصادی و تشویق کارمندان متأهل به فرزندآوری از طریق ارائه تسهیلات مالی و خدمات سازمانی مرتبط با نگهداری و تربیت کودکان است. این امر می‌تواند انگیزه بیشتری برای جوانان ایجاد کند تا به تشکیل خانواده و فرزندآوری توجه داشته باشند.

به طور کلی، این پیشنهادها با هدف تسهیل شرایط ازدواج و کاهش ترس‌ها و تردیدهای جوانان در مواجهه با مسئولیت‌های خانوادگی ارائه می‌شود. با حمایت‌های مناسب از سوی دولت و سازمان‌ها، می‌توان به بهبود وضعیت تجرد و افزایش تمایل به ازدواج در جامعه کمک کرد.

مطالب پیشنهادی:

کلمات کلیدی: موانع ازدواج برای کارمندان

دیدگاه ها

به بالا بروید